آقای تلویزیون ملی، آقای شبکه‌ی دو، آقای «گاهی به پشت سر نگاه کن» یعنی دسته‌جمعی روی روان جمعی مملکت اسکی می‌روید؛ مقداری مطالعه، مقداری مشاوره، آلان که مثل همیشه و از سر اجبار تلویزیون روشن است و صدای برنامه‌های سراپا غیرمنطقی‌شان به گوشمان می‌رسد، یک گاف جدید در داستانتان آزارمان داد.
تابش چکی کشیده به مبلغ سیصد و خوردی و آلان یکی با حکم جلب آمده. همه همدیگر را نگاه می‌کنند؛ دختر تابش می‌گوید: تو نمی‌دانی چک چه کسی را برگشت زدی، صبح از بانک زنگ می‌زدی، می‌آوردی مشکلت را حل می‌کردیم. مملکت قانون چک‌اش عوض‌شده یا در تهران روند امور حقوقی فرق دارد؟
برادر گاهی به پشت سرت، عزیز من، چک که کشیده می‌شود، می‌رود بانک، گواهی عدم موجودی حساب می‌گیرد، بعد از 15 روز پرونده به دادگستری می‌رود، بعد حکم جلب گرفته می‌شود. آن میان بانک گواهی کسری حساب را برای صاحب حساب می‌فرستند و درنتیجه صاحب‌امتیاز و بخصوص حسابداری مجموعه از چک بدون اعتباری که صادر کرده؛ مطلع می‌شود! یهویی طلبکار با حکم جلب . عجب؟!
بعد این بابا را آلان برده‌اند کلانتری، این بچه سوسول که چشمی هم حساب کنیم، یک ده سالی از دختر تابش جوان‌تر است، هم سندی آورده (از کجا؟) سند ساختمان مادرش؟(آن را که دادند بابت بستن حساب‌وکتاب نزول‌خور) انگار خانه‌ی خاله است و از آسمان سند می‌رسد به ارزش سیصد و خوردی! بعد سند را می‌برند کلانتری! عجب! یعنی نمی‌دانند باید سند را ببرند ترهین؟ از قاضی دستور بگیرند؟ خب جوان‌اند و جاهل! نمی‌دانند اما آن شرکت که ظاهراً عریض و طویل هم هست و ده بار تابش پز بهترین وکیل‌هایش را داده، وکیل ندارد؟ آقا بی‌خیال. بگذریم که این گاف‌ها تمامی ندارد!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

هامونک مجله پزشکي راستین جزوه کتاب ۱۰۱ تکنیک حل خلاق مسئله جیمز هیگینز ژامبون ساز خانگی Paul رباعی انتظار Mike مشکلات زناشویی و روابط جنسی